نوروز مبارك؟


كاش امسال نوروز نمي آمد

... و يادآوري نمي كرد خاطره تلخ نبودنش را...

"نوروز مبارك" ديگر براي كسي كه نيست، چه معنايي مي تواند داشته باشد؟


فواید شکست


چند روز قبل یکی از روزنامه های صبح کشور پیش بینی کرد که محمد باقر قالیباف شهردار تهران که پیش از این خود را برای رقابت های انتخاباتی آماده می ساخت و البته اکنون احتمال حضورش کمتر شده، در صورت عدم شرکت در انتخابات 88 و یا شکست در آن، حزب تشکیل می دهد.

پیش از این مهدی کروبی نیز پس از شکست در انتخابات 84 حزبی به نام اعتماد ملی تشکیل داد. حتی علی اکبر ناطق نوری هم پس از شکست در سال 76 سعی کرد تا طی سال های 82 و 84 با گردهم آوری گروه های راست، رهبری یک تشکیلات شبه حزبی (شورای هماهنگی نیروهای انقلاب) را برعهده گیرد.

با نگاهی به رفتار سیاسی نخبگان سیاسی در ایران می توان دریافت که گویی شکست آنها در دوره های مختلف انتخابات بیش از پیروزی شان فایده دارد چراکه آنها گویی پس از شکست است که به فواید جامعه قدرتمند (به جای دولت قدرتمند) پی می برند.

البته افرادی چون هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری از تشکیل حزبی توسط هواداران خود حمایت کردند و نشان دادند که قدرتمندان هم گاه درک درستی از شرایط دارند اما هردوی آنها با حضور بدون برنامه روشن در قدرت باعث بروز مشکلاتی شدند.

با این همه افرادی چون ری شهری (رئیس کنونی سازمان حج) نیز هستند که پس از شکست در انتخابات 76 جمعیت دفاع از ارزشها را تعطیل کرده و به انزوا می روند، با صرف نظر از این استثنائات باید گفت که گویی راز دموکراسی انتخاباتی در ایران ایجاب می کند که بیش از پیروزی سیاستمداری در انتخابات، بایستی از شکست رقیبان خوشنود باشیم، چراکه به ازای هر انتخابات، گروهی می فهمند که باید حزب تشکیل دهند و با پشتوانه ای اجتماعی و برنامه ای مدون به فعالیت سیاسی بپردازند.

اما سوال اینجاست که این نخبگان شکست خورده به راستی حزب تشکیل می دهند یا "بنگاه حامی پروری" تاسیس می کنند برای جبران عقده های سرکوب شده ایام انتخابات؟